هر شیء، حرکت مختص خود رادارد و بالتبع دارای زمان، سرعت و شدت اختصاصی خودش است. در عین حال موجودات عالم دارای جهت و سرعت و شدت معینی در حرکتشان هستند که صادره از علت است و برای آن ها رخصت تعدی از آن نیست. بجز انسان که دارای قدرتی در تفکر و اراده است و قدرت انتخاب دارد. لذا آنگونه که بخواهد حرکت می کند و برای خود زمان را می سازد و سپری می کند .

*
انسان گرچه موجودی مختار در حرکت است اما متشکل از اجزایی است که آن ها چنان موجودات دیگر دارای خط مشیِ مشخصی هستند که قدرت تخطی از آن وجود ندارد . انسان گرچه مختار است اما در حال عادی قادر به تغییر حرکاتِ _فی المثل_ قلب خود نیست و قلب آزادانه و بدور از اراده انسانی مشغول رشد و نمو و حرکت است. و کذا. پس مجموعِ انسان با تمامی این تفاوت ها دارای یک وحدتی در سیر است که برای این سیر، تاریخی ست واحد. یعنی گرچه سرعت و زمان برای اجزا متفاوت است، اما پس اجتماع آن ها ، گذشته و تاریخ و زمان واحدی برای  آن ها به وجود می آید. پس هر انسانی تاریخ مخصوص خود را دارد. که این تاریخ گرچه ساخته ی اراده انسانی است لکن از تاریخ ساخته شده توسط انسان های دیگر و موجودات دیگر نیز متاثر است.
*
مجموعِ حرکاتِ موجودات حرکتی واحد می سازد. و کاروانِ جهان روانه به سوی منزلی است. گهگاه مسافران این کاروان با حرکات بی تناسب سر از بیراهه در می آورند و گاهی کاروان را دچار اختلال می کنند اما حرکت کاروان ادامه می یابد. این حرکتِ واحد، موَلِد تاریخیست واحد.
فلذا استدلّ على ما لم یکن بما قد کان .




۱۳۹۸/۰۳/۱۳


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها